به گزارش سینماپرس، در سالهای اخیر در تولید سریالهای تاریخی تلاشهایی انجام گرفته، اما ضعف مفرط نویسندگان در دراماتیزه کردن حوادث تاریخی مانع ارتباط مؤثر مخاطب با این آثار بوده است. اینکه برهههای مهم تاریخی، چون ۱۷ شهریور و ۲۸ مرداد در برخی از سریالها برجسته شدهاند اتفاق خوبی است، اما ضعف در جذب مخاطب انبوه و گسترده را میتوان ایراد برخی از این آثار دانست.
نکته دیگر اینکه این سریالها عموماً تاریخ را به روایت و سلیقه نویسنده و کارگردان بیان میکنند تا حقایق میدانی و همواره روح و پیام اصلی تاریخ تحتالشعاع درک ناقص نویسندگان قرار میگیرد. سریال «کلبهای در مه» یکی از این نمونههاست که از شبکه ۳ درحال پخش است. این مجموعه که البته پر از کلیشههای خسته کننده و تکراری است، مصداق خوبی از تحریف نرم تاریخ اتقلاب محسوب میشود. مردمی در روستایی دورافتاده هیچ چیزی از امام خمینی (ره) و حوادث انقلاب تا روزهای پایانی آن نمیدانند و شاهد حضور دو فراری هستند که عوامل رژیم از پیدا کردن آنها عاجز شدهاند.
روستاییان سرانجام درمییابند یکی کشته شده و دیگری متواری است. قهرمان اصلی فیلم امیر (دامون) عکاس ۱۷ شهریور است که رژیم برای پیدا کردن او با تمام قوا (یک استوار عاشق پیشه) جنگل و روستا را زیر و رو میکند، اما نکته جالب آنکه پس از افشای هویت جوان میفهمیم او نه تنها از قشر عادی جامعه نیست، بلکه مثل اکثر سریالهای تلویزیونی پسر یک خانواده متمول و پرنفوذ است که علیه حکومت شاه شوریده است!
این اولین باری نیست که صداوسیما به کمک سناریونویسهایش انقلابیون را از میان ثروتمندان و طبقه مرفه جامعه گزینش کرده است، گویی این انقلاب، انقلاب ثروتمندان بوده است نه به زعم امام انقلاب پابرهنگان! و همین جوان در روزهای آخر انقلاب مردم روستا را آگاه و علیه ظلم ارباب میشوراند. تحریف چهره اربابان قبل از انقلاب هم از جمله ویژگیهای این مجموعه است، در حالی که جنایات اربابان بر کسی پوشیده نیست و نسل جدید که کمتر چیزی از تاریخ میداند، موضوع ارباب رعیتی را به نقل از رسانه ملی میشناسد. ارباب جوانی که اجازه ندارد همسر دومی اختیار کند!؟ خان بزرگ منفعل، اما مهربان و سازشکار با رعیت است! در واقع سریال «کلبهای در مه» مانند بیشتر نمونههای مشابه خود اثری است که از روی دست کشور همسایه ترکیه کپی شده است؛ اثری با هزینهای سنگین و ردپای کمرنگ و ناشیانه از حقایق انقلاب.
قبول که برای اثرگذاری بیشتر وقایع تاریخی آن را سوار لکوموتیو رمانتیکسازی میکنند، اما نه به آنگونه که حقایق تاریخ در حاشیه یا تحریف قرار بگیرند. گاهی تحریف تاریخ انقلاب اسلامی با رمانتیکسازی تاریخ انقلاب خیلی شور میشود. پیش از این با عزتشاهی، مبارز مشهور قبل از انقلاب گفتگو داشتیم، پرسیدیم چرا سریال زندگی چنین فردی ساخته نشده است، گفت: خودم جلوی ساخت سریال را گرفتم. در فیلمنامه نوشته بودند دختر پرویز ثابتی به ساواک میآید! و من را در حال شکنجه میبیند و عاشقم میشود و برای ازدواج تلاش میکند. این دروغ محض است، هر چه به سازندگان گفتم این موضوع غیرواقعی را حذف کنید قبول نکردند، من هم اجازه ساخت ندادم. جالب این است که عزتشاهی آنقدر به تاریخ وفادار است که حتی اجازه قهرمانسازیهای دروغین برخی به نفع انقلاب را هم نداده و میگوید باید حقایق را به مردم گفت.
در هر صورت مسئولان صداوسیما نه تنها در وظایفشان کوتاهی کردهاند بلکه با تحریف وقایع انقلاب برای نسل جوان در حال ساخت ذهنیتهایی قابل تأمل برای مردم هستند که در این میان سکوت نهادها و مراکزی که به خصوص وظیفه نگارش و حفظ تاریخ را دارند، قابل تأمل است.
*جوان
ارسال نظر